۱۳۸۸ آبان ۲۶, سه‌شنبه

ما هستیم تا ایران هست



ساحل افتاده گفت : « گر چه بسي زيستم هيچ نه معلوم شد آه كه من كيستم .»موج ز خود رفته اي، تيز خراميد و گفت :« هستم اگر مي روم گر نروم نيستم . »

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر